سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی
سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی

دو و میدانی خانم ها ، زندانی کج اندیشی افتخارآمیز ما

چشم ها رو باید شست، جور دیگر باید دید ...

این که در یک میدان "ورزشی"، از همه جای دنیا، -کشورهای فقیر و غنی، متمدن یا عقب افتاده – نام آورانی جمع شوند و توانایی های "ورزشی" خود را با دیگران آزمایش کنند و بدین ترتیب نوعی "گفتگوی ورزشی تمدن ها" رو بوجود بیاورند، قصه امروز و دیروز نیست.

انسانها از زمانهای دور، یکی از روشهای تشکیل و پایداری صلح میان قبایل و تمدن های مختلف رو  گردهمایی نمایندگانشان به بهانه های مختلف کنار یکدیگر یافته اند. تا بدین ترتیب با برپایی جشنی کوچک، پیامهایی بزرگ از آداب و رسوم و سنن مختلف ملت ها مبادله شود.

به بهانه جام جهانی دو و میدانی سال 2011 که چندی پیش در کشور کره جنوبی تمام شد سری زدم به منابع رکوردها۱ و خواستم از "نتیجه" تلاش نمایندگان خانم کشورم، با قویترین خانمهای جهان در همین رشته مقایسه ای داشته باشم.


ردیف

ماده

((OutِDoor

رکورد جهانی

 رکورددار         (کشور)

رکورد ایران

رکورددار

اختلاف (ثانیه)

1

100 متر

10.49

فلرانس گریفیت (آمریکا)

11.80

مریم طوسی

1.31

2

200 متر

21.34

فلرانس گریفیت (آمریکا)

23.64

مریم طوسی

2.30

3

400 متر

47.60

ماریتا کوچ (آلمان)

54.85

مریم طوسی

7.25

4

1500 متر

3:50.46

کو یونسیا (چین)

4:27.73

لیلا ابراهیمی

37.27

5

5000 متر

14:11.15

تیرونش دیبابا (اتیوپی)

17:40.01

لیلا ابراهیمی

3:28.86

 

این در حالیست که در دوهای سرعت، یک ثانیه یعنی بینهایت !! همین قدر بدانیم که از سال 1910 تا سال 2010 رکورد دو 100 متر سرعت مردان از عدد 10.60 ثانیه به عدد 9.60 رسیده است. یعنی 100 سال طول کشیده است تا مردان جهان در 100 متر، « یک ثانیه » زودتر بدوند.

البته هرچه رکوردها به عددهای پائین تری نزدیک میشوند طبیعتاً روند کوتاه شدن آنها کند تر میشود، اما با فرض ثابت ماندن: اگر همه امکاناتی که برای دو مردان جهان در صد سال اخیر استفاده شده است رو در اختیار زنان کشورمون قرار بدیم ... یکصد و سی و یک سال دیگر به رکورد امروز زنان جهان میرسیم. شما فکر میکنید تا 131 سال دیگر زنان جهان چقدر پیش رفته اند؟

با در نظر گرفتن تمامی این تحلیل ها، علت بی اعتنایی و جدی نگرفتن دوندگان خانم کشورمان چیست؟ آیا ما هنوز فکر میکنیم میلیونها جفت چشم نا پاک و کثیف در یک میدان ورزشی جهانی گرد هم می آیند تا از بین چند صد خانم اهل کشور های مختلف جهان، انگشتان تا بازوی چند نفر خانم ایرانی رو نگاه کج کنند؟

بیائید با حفظ تمامی اعتقاداتمان، تعصب و تحجر و کج اندیشی مان که ارث تاریخمان است رو کنار بگذاریم و به مردم دنیا، سلام کنیم.

بیائید در بند یک تار مو یا آستین نباشیم و خوب بدویم. به امید روزی که هم ما و هم دیگران مطمئن شویم که همگی اعضاء یک خانواده هستیم.  

بیائید به بانوی ایرانی، حق بودن بدهیم.

بیائید پاک ببینیم، تا دیگران هم ما رو پاک ببینند.


1 برای رکوردها از منابع ویکی پدیا  و ویکی پدیا استفاده شده است.

ب ن: مدال برنز جهانی آقای احسان حدادی هم مهر تائید دیگری برای استعداد و توانایی های بچه های این مرز و بوم شد.



قانون، پذیری یا گریزی؟

هشدار: این مطلب مربوط به بزرگسالان است.


انسان ها تنها به صرف "انسان" بودن، توسط خود دارای حقوقی هستند که دیگر موجودات (تا جایی که تاکنون کشف شده است) از آن بهره مند نیستند.

انسانها نفس میکشند، کسی حق کشتن آنها را ندارد.

انسانها آزاد به دنیا می آیند و آزاد زندگی میکنند. کسی حق گرفتن آزادی آنها را ندارد.

در هر جمعی، هر جا که دو یا چند نفر باهم هستند، چون بیش از یک هستند قطعاً در مسائل مختلف و رویداد ها دارای اختلاف سلایق و عقاید، گاه ناچیز و جزئی و گاه عمیق و متضاد هستند.

حال سوالی که پیش کشیده میشود: حق با کیست؟ و چگونه اختلافات در هر زمینه به نتیجه میرسد؟

اینجاست که انسانها عموماً در جواب سوال اول خود را محق میدانند و ندرتاً به موردی بنام قانون، این توافق پیش فرض ها اشاره میکنند و در جواب پرسش دوم سالیان بسیار طولانی برای حل این سوال، راه حل "زور بازو، مهارت جابجایی و بی رحمی" رو پیش کشیده اند و به هیچ چیز دیگری فکر نکرده اند.

خود قانون به شکل باورنکردنی در تمامی نقاط جهان، متفاوت و متغیر است. بسته به شرایط جغرافیایی، اقلیمی، تاریخی، سنتی و بسته به نوع فرهنگ و اعتقادات و یا حتی تحصیلات عمده مردمانی که در یک منطقه، با هم زندگی میکنند، قوانین تنوع دارد.

بدین ترتیب هر گروهی از مردم، خواستگاه ها و اعتقادات خود را در قالب "قوانین" مدون مینمایند و گروهی از آنان به آن پایبند میمانند تا جامعه رشد کند، چه به نفعشان و چه به ضررشان شود و گروهی از آنان خود این قوانین رو به سخره میگیرند و به آن میخندند.

خبر متاثرکننده و تا حدودی غیر قابل باور "تجاوز قانونی 4 مرد به یک دختر 18 ساله در حضور پدر دختر و هزار نفر بیننده زنده  با حکم دادگاهی در پاکستان" این زنگ خطر رو برای "انسان ها"ی آزاده در سراسر جهان به صدا در می آورد که صرف داشتن یک قانون و یا عمل کردن به آن، کافی نیست.

تحجر – تعصب – سطحی نگری – خود را قیم مردم دانستن منتهی به چنین اخباری است که وظیفه هر انسانی که "تفکر را ارج مینهد و حاضر است تمامی اعتقادات خود را برای رسیدن به حقیقت به چالش کشد"، فرهنگ سازی و آموزش است.

بیائید اولین چیزی که به کودکانمان آموزش میدهیم این باشد که : در دنیا، به کسی آزار نرسان و نگذار کسی در دنیا به تو آسیبی وارد کند.

 

پ ن ۱: خبر رو از اینجا و اینجا هم دیدم. ولی بازم امیدوارم کسی Mail بزنه و بگه راست نبود.

پ ن ۲: موتور نوشتن این مطلب سوال کودکی در دبستان از مربی خود بود: تجاوز یعنی چی خانوم؟ و پاسخ مربی این بود که اگر این اتاقی که توش هستیم مال من باشه و تو بدون اجازه و رضایت من بیای تو ... یعنی ...

ماهیت ملیت، افتخار یا سرافکندگی

وقتی بدور از احساسات و شور میهن پرستی، واقع بینانه به این موضوع فکر کنیم که آیا صرفاً ملیت هر کدام از ما به تنهایی یک نقطه مثبت یا یک دست آورد و یا باعث غرور و افتخار ماست، چه برداشتی خواهیم داشت؟

هر آنچه خوانده ام و شنیده ام حاکی از اینست که "حکومت ها" در بوق غرور ایرانی بودن و یا مسلمان بودن، دمیده اند. و من هر بار این سوال رو از خودم پرسیده ام که چرا؟ چرا ما به خودمان برترین القاب و والاترین درجات انسانی رو نسبت میدیم بی آنکه چند لحظه بیاندیشیم که دیگر مردمان عالم چگونه زیسته اند. و چگونه "باید" زندگی کنند تا جامعه ما با جنگل حیوانات "متفاوت" باشد.

با گذشت ترین، مهربان ترین، صادق ترین، مهمان نواز ترین، قهرمان ترین، باهوش ترین، پاکیزه ترین، معنوی ترین، خانواده دوست ترین، مظلوم ترین، پرکار ترین، جسور ترین، عاقل ترین، فداکار ترین، ... اینها صفاتی هستند که ما روزانه به خودمان "القاء" میکنیم. متاسفانه من هر چه جستجو میکنم، خبری از مسمی این اسم نیست. شما اگر نگاهی به نحوه رفتار امروز مردم با هم بیندازید در اکثر موارد درست بر عکس حالات نامبرده بالا رو میبینید. اینکه در دادگاه های ما چه میگذرد؟ اینکه در مدارس و دانشگاهای ما چه روابطی برقرار است؟ اینکه در خیابان، پشت فرمان، ما کدامین قانون را رعایت کرده ایم؟ وقتی ناراحت و عصبانی میشویم، رفتار ما چقدر با عکس العمل حیوانات متفاوت است؟

حتی کسانی که در باکیفیت ترین کشورهای دنیا زندگی میکنند، نمیتوانند صرفاً برای اینکه از مادر در اون منطقه زاییده شده اند، افتخار کنند، چون برای بدست آوردنش زحمتی نکشیده اند.

خلاصه کلام این هست که ایرانی هستی یا افغانی، آمریکایی یا آفریقایی، زمانی ارزش پیدا خواهی کرد که ملبس به ردای اخلاق و صفات "انسانی" باشی. فعال باشی و برای همنوعانت مفید فایده. و اگر به غیر از این باشه، اهل هر کجا که باشیم، اسم و فامیلمون هر چی که میخواد باشه و رقم های پس اندازمون هر چندتا که میخواد صفر داشته باشه، اما دیگه فرزند آدم نیستیم.

بنظر میرسه که انسانها اول بایستی انسان باشند و بعد عضو یک کشور یا گروه یا طبقه. در حالی که امروزه برای عضویت در یک طبقه، گروه یا کشور، انسانیت میمیرد.

~~~~~~~

پ.ن این پست علی شهنازی، موتور نوشتنم شد.