سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی
سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی

دید خلاقانه، عکاسی

 عکس از خودم :دی

دو سال پیش بود که بالاخره با کمی تلاش و البته "چلاندن" جیب تا آخرین قطره های موجود، به یکی از آرزویهای همیشگیم، جامعه عمل بپوشنادم و اندر راه پر پیچ و خم و جذاب "عکاسی" پای همی بنهادم. در اولین قدم اونچیزی که بنظرم رسید و در من تغییراتی رو بوجود آورد تفاوت نحوه دیدن یک موضوع واحد بود. انتخاب یک کادر مناسب و جای دادن المانهایی که قرار هست قصه و روایتی رو توی عکس بازی کنند، باعث میشه یک منظره کاملاً طبیعی که ما هر روز با بی تفاوتی از کنارش رد میشیم، تبدیل به یک محصول عکاسی بسیار هنرمندانه بشه که ارزش ظاهری و باطنی فراوانی داره. ادامه اینگونه دیدن، بنظرم باعث ایجاد یک حس جدید و جالب میشه.

نکته بعدی دقت در دیدن دنیای اطراف هست. بسیاری از دوستان عکاسم، بعد از مدتی شکایت از نبود سوژه جدید برای کار میکردند. خودم هم تا حدودی دچار این مشکل بودم. اما کتاب "دید خلاقانه در عکاسی" (اسم اصلی: Learning to see creatively) نوشته "Bryan Peterson" خیلی از مشکلاتم رو حل کرد. در سراسر این کتاب به طور خیلی بامزه ای دائم این شعر سهراب می آمد و میرفت: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.»

سایتی هست به نام "عکاسی" دوسال هست که هر روز سر میزنم و دوستان زیادی پیدا کردم ... دوستانی که هر کدوم در یک موضوع متمرکز شده اند. ماکروگرافی، پرنده گرافی، پرتره، عکاسی خیابانی، کویر، عکاسی آسمان و زیبایی هایش در شب و ...

من سعی کردم با پرداختن به هنری که مورد علاقه ام بود، به انسان درونم احترام بگذارم. به نظر میرسه در این هیاهوی زندگی امروزی، فعالیت روزمره و تکراری جسم و روح رو به شدت خسته میکنه. اگر سری به سالن سینما، یا یک گالری نقاشی و یا هر جایی که توش یه کمی خلاقیت پیدا میشه، بزنیم، روحی تازه کرده ایم.


پ.ن. دوستان علاقمند سری به www.1x.com بزنند.


نظرات 3 + ارسال نظر
رضا سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 15:03

من هم به عکاسی خیلی علاقه دارم ممنون از کتاب و سایتی که معرفی کردی

اگر علاقه مندی، تورهای مختلف هم میتونه فال باشه و هم تماشا.
امیدوارم همیشه موفق باشی.

علی شهنازی سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 17:31 http://alishahnazi.com

سلام
از تک شاتی که گذاشتی پیداست عکاس خوبی هستی
کلی سوژه های طبیعتی - اگر مورد علاقه ات باشند - اینجا منتظرت هستند.

تک شات رو که اومدی، منم فهمیدم که دادا، شما هم دستی بر آتش داری برادر ... البته گالری چین رو دیده بودم و لذت بردم ...
اونجا که عشقه ... فکر میکنم اعصاب عکاسها از "زیاد" بودن سوژه طبیعت و "لند اسکیپ" خورده.

سعید یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 20:54 http://1001nights-au.blogsky.com/

سلام علی جان .اولا ممنون که اومدی توی وبلاگم کامنت گذاشتی و بعدش هم وبلاگ خودت را معرفی کردی تا من مشتری اش بشم.و باز هم ممنون بابت سایت عکاسی که معرفی کردی .

من هم عکاسی میکنم البته از نوع فوق العاده اماتورش بدم نمیاد یاد بگیرم .یه وبلاگ عکس هم دارم توی دامنه فی.ل.تر
شده
http://1001nights-picture.blogspot.com/

یه موضوع دیگه آیا شما برای مهاجرت به استرالیا اقدام کردید درچه مرحله ای هستید رفتید یا توی ایران هستید خوشحال میشم تبادل لینک کنیم .
ممنون از بابت پیام دلنشینتون

درود بر شما سعید عزیز،
در ارتباط با عکاسی خیلی خوشحالم که دوربین به دست هستی، بنظرم این مهم نیست که با چه درجه ای به هنر مپردازیم (یا خلق میکنیم یا فنش هستیم) این مهم هست که به خودمون احترام بذاریم ... به روحمون که غذایی غیر از غذای معدمون داره، احترام بذاریم ...
در ارتباط با مهاجرت به استرالیا ... هرچند که اطلاعاتم در این زمینه تقریباً به روز هست و دائم پیگیری میکنم ... اما الان شرایطش رو ندارم ... شاید اگر سرنوشت نوشته باشه در آینده نه چندان نزدیک ...
امیدوارم همیشه شاد باشی و دلخوش
پ.ن : لینک شدید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد