سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی
سرزمین پاکی

سرزمین پاکی

سرزمین نیکی و مهربانی

ابزارهای مورد نیاز مهاجرت (2)‏


-          در حین مهاجرت:

آغاز مهاجرت با فرستادن درخواست پذیرش برای میزبان و اطمینان از دریافت موافقت با آن آغاز میشود و ممکن است تا ماهها پس از اسکان در کشور میزبان ادامه داشته باشد. معمولاً در این مدت مواردی بایستی بسیار مورد توجه قرار گیرد:

1-     برخی معتقدند همه چیز را یا باید با خود ببرند و یا بفروشند. بعضی دیگر فکر میکنند که اگر امکان نگهداشتن منزلی با وسایل ابتدایی آن وجود داشته باشد مانند این است که پلی پشت سر خود نگه میدارند و از لحاظ روانی نیز دلگرم این هستند که اگر به هر دلیلی این پروسه با شکست روبرو شد، "مهاجرت" رو با "مسافرت" توجیه میکنند.

2-     ارتباطات خانوادگی یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مهاجر است که شدت و ضعف آن با توجه به میزان وابستگی عاطفی افراد به اطرافیانشان مختلف است. تجربه نشان میدهد که از زمان تصمیم قطعی برای ترک وطن قدیمی تا زمان ورود به مدل جدیدش، باید با یک نمودار شیب ملایم با وابستگان بدرود گفت. مخصوصاً اگر منزل جدید فاصله کمی با همتای فعلی‌اش نداشته باشد.

3-     بسته شدن همه فعالیت‌های اقتصادی، اداری و مانند آن بسیار میتواند وقت‌گیر باشد. مدیریت آن بایستی برنامه‌ریزی شده و با دقت انجام شود. بستن حسابهای بانکی، تسویه بدهی مالیاتی، تبدیل گواهینامه رانندگی به مدل بین المللی، پرداخت قبوض پرداخت نشده و ...

4-     تحویل کار جاری در شرکت یا اداره و تسویه حساب، بایستی از قبل برنامه‌ریزی شده باشد.

5-     مطالعه قوانین کشور میزبان، و تمرین آنها برای مدتی که باقی مانده است میتواند کمک بزرگی برای انطباق باشد.

6-     پیگیری وسایل سفر، گذرنامه و اجازه اقامت و بلیط و آزمایشهای پزشکی و تبدیل ارز و ...

7-     تمرین برای جدا کردن بد اخلاقی هایی که به هر صورت بصورت کم یا زیاد در همه ما وجود دارد و اصولاً از آنها ابراز بیزاری میکنیم اما به هر دلیل خودمان نیز دچارش هستیم. مثال واضح آن در اصول رانندگی و اخلاق رانندگی است. همه گله میکنیم اما خود نیز بصورت بایسته و شایسته آن را اجرا نمیکنیم. این مورد بسیار در مورد مهاجران شایع است. با کوله بار وسایل زندگی، چمدان فرهنگی خود را نیز بر میدارند و به سرزمین جدید وارد میشوند. و بعد از مدتی از درون این چمدان فرهنگی کفش و کلاه و لباس بی انظباطی، زرنگی، بی تفاوتی نسبت به قانون، دور زدن ها، قومی گرایی ها، خشونت و هزار و یک مورد دیگر بیرون می‌آید تا این واقعیت شکل بگیرد که با نهایت شرمندگی، ایرانیان تقریباً در همه جای دنیا با همدیگر رفت و آمد نمیکنند و حتی اگر در جایی توسط هموطن قدیمی ازشون سوال بشه که ایرانی هستید؟ جواب منفی است ...

سیاست یا فرهنگ؟ مرغ یا تخم مرغ؟



آیا تابحال به این موضوع فکر کرده اید که ناهنجاری های جامعه چقدر به خود خود ما بستگی دارد؟ کدام یک از ما تا به حال به کودکان خود یاد داده ایم که ما عضوی از یک جامعه هستیم که همگی در یک کانون خانواده بزرگ قرار دارد. کدام یک به پسران خود یاد داده ایم که دختران همسایه نیز مانند خواهر خود او هستند، این که رگ غیرت برای خواهر خود بر آمده میکند و اگر دستش برسد مانند گرگی هر که را پاره میکند، مقصر کیست؟ این که این همه بد اخلاقی رانندگی وجود داره، آیا ما به عنوان عضوی از جامعه به زیر مجموعه خود آموزش داده ایم؟ 

برای داشتن جامعه ای آزاد اندیش، از خودمان و خانواده مان باید شروع کرد. برای اینکه فردا و فرداها از گزند خشونت رها باشیم، بایستی ما از جامعه کوچک خود شروع نمائیم. برای داشتن حس مسئولیت پذیری بصورت فراگیر، بایستی به جای این که به کودکانمان یاد بدهیم چگونه زرنگ باشند، یادشان دهیم که برای کاری که به ایشان محول میشود، احترام قائل باشند و تمام تلاششان را برای به درستی انجام دادن آن، به کار گیرند. این هم میتواند منافع شخصی داشته باشد که همان تخصصی شدن فرد در آینده زندگی خواهد بود و هم منافع جمعی که وقتی اکثریت یک جامعه، حس مسئولیت داشته باشند، جامعه از یک فضای خطرناک به یک محیط امن از نظر کار و اقتصاد تبدیل خواهد شد.

به کودکانمان بی نیازی را یاد دهیم تا دست به زانوی خود از زمین بلند شوند.

به کودکانمان محبت را بیاموزیم دست دوستشان را که زمین خورده بگیرد.

به کودکانمان یاد دهیم، ظرفیت شنیدن اختلاف ها رو داشته باشد.

به کودکانمان راستگویی را بیاموزیم تا همــه بتوانند اعتماد کند.

به کودکانمان صلح جویی را بیاموزیم تا آرامش داشته باشد.